?>
-      اخبار فردا      طراحی ویلا      اخبار باما      +      -      سرگرمی فردا      دانلود تراست والت      -      *      +      -      قیمت خرید بیسیم      -      -      -      بلوک سبک      -      قرص تاخیری      آموزش تعمیرات موبایل      +      -      *      استخر پیش ساخته      ردیاب موتور      *      صرافی تتر      بروکر فارکس      +      خرید کتاب تاپ ناچ      +      *      تحلیل اتریوم      -      فیلم هندی      *      -      -      .      +      -      +      -      /      حواله وسترن یونیون      خرید ماینر      -      دکتر زنان مشهد      خرید لایسنس نود 32      کسب درآمد      خرید رپورتاژ      فروش آنتی ویروس      سیگنال فارکس      لایسنس رایگان نود 32      یوزر پسورد نود 32      سئو سایت      لایسنس نود32      آپدیت نود 32      بهترین بک لینک     
سنتيوحناي دمشقي درباره دعا مي گويد: «دعا اعتلاي روح  واستين واستين .

واستين

سنتيوحناي دمشقي درباره دعا مي گويد: «دعا اعتلاي روح

سنتيوحناي دمشقي درباره دعا مي گويد: «دعا اعتلاي روح به درگاه خدا يا درخواست از خدا براي خير درست است». اساس دعا، خشوع است، زيرا «حتي نمي دانيم براي چه دعا كنيم». تواضع شرط لازم براي دريافت هديه ناشايست
يك تصوير بسيار زيبا براي بيان دعا، ملاقات عيسي با زن سامري در كنار چاه است. شكوه و جلال نماز را همان جا نشان مي دهد، لب چاه هايي كه مي آييم تا براي خود آب بجوييم. در آنجا مسيح به ملاقات هر مردي مي آيد، ابتدا ما را جستجو مي كند و از ما مي خواهد كه بنوشيم. نشان دهنده خدايي است كه مشتاق انسان است. دعا «ملقاي تشنگي خدا با تشنگي ما» است. دعاي انسان از كجا مي آيد؟
زبان دعا هر چه باشد (اشاره ها، كلمات)، تمام انسان دعا مي كند. با اين حال، هنگامي كه كتاب مقدس مي خواهد جايي را كه دعا از آنجا آمده است مشخص كند، از روح، روح صحبت مي كند، اما اغلب (بيش از 1000 بار)، از قلب انسان صحبت مي كند. بر اساس شيوه بيان سامي يا كتاب مقدس، قلب جايي است كه من در آن «نزول» مي كنم. مركز پنهان ماست، محل تصميم و حقيقت، جايي كه خدا بهتر مي داند. محل ملاقات است دعاي مسيحي يك رابطه عهد بين خدا و انسان در مسيح
  زندگي دعايي يعني هميشه در محضر خدا و در ارتباط با او باشيد. دعا تا آنجا كه با مسيح ارتباط دارد و در كليسا گسترش مي يابد مسيحي است
نمونه هايي از دعاي كتاب مقدس

دعاي عهد عتيق:
دعا با تاريخ مردم مرتبط است، اين يك رابطه با خدا در حوادث تاريخ است. منشأ دعا، خلقت انسان است - اين حقيقت كه او وجود دارد. انسان از طريق خلقت توانست با خدا ارتباط برقرار كند. نه فصل اول پيدايش اين رابطه با خدا را به عنوان قرباني كردن هابيل از اولين ميوه هاي گله، به عنوان ذكر نام خدا توسط خنوخ، به عنوان "راه رفتن با خدا" توصيف مي كند. قرباني نوح «خوشي الله» است. خداوند او را بركت مي دهد و به وسيله او بر همه خلقت بركت مي دهد، زيرا قلبش صالح و بي عيب است.
خداوند دعا را در عهد عتيق به ويژه از زمان ابراهيم نازل كرده است. دعاي ابراهيم در درجه اول با آثار بيان مي شود- در دل به خدا گوش مي دهد و به خدا تصميم مي گيرد (به كنعان مي رود). فقط بعداً اولين دعاي شفاهي او ظاهر مي شود، كه به نظر مي رسد شكايتي باشد كه خدا به وعده هاي خود عمل نمي كند - پيدايش 15: 2-3. زندگي ابراهيم به يك جنبه از نمايش دعا اشاره مي كند - آزمون ايمان به وفاداري خدا. ابراهيم در دعاي خود از ديگران درخواست مي كند (دعا براي سدوم - پيدايش 18، 16-33)
خداوند وعده هاي خود را به يعقوب ، جد دوازده قبيله اسرائيل باز مي گرداند. قبل از ملاقات با برادرش عيسو، او تمام بيني خود را با "كسي" مرموز كه حاضر به افشاي نام او نيست، اما جيمز را بركت مي دهد، مبارزه مي كند. اين رويداد نمادي از دعا به عنوان مبارزه ايمان و پيروزي استقامت است.
دعاي موسيتصويري از دعاي شفاعت است. اينجا هم خدا حرف اول را مي زند. او در بوته اي در حال سوختن به موسي ظاهر مي شود، به او مأموريت مي دهد، اما موسي در همان حال نماز را مي آموزد - او از پذيرفتن مأموريت اكراه دارد، از خدا سؤال مي كند و خداوند به او پاسخ مي دهد. در پاسخ است كه نام خود را بر موسي آشكار مي كند. در طول سرگرداني در بيابان، موسي چندين بار درخواست ملتي را مي كند كه از خدا دور مي شود - تمسخر، گوساله طلايي. التماس پيروزي بر عماليقيان. او به اوج مي رود تا به خدا گوش دهد. خداوند در مورد او سخنان زيبايي مي فرمايد: «او در تمام خانه من وفادارترين است و دهان به دهان با او سخن مي گويم، نه به صورت معما».
ساموئل از هلي كشيش مي آموزد كه چگونه به كلام خدا گوش دهد: "خداوندا، بنده تو گوش مي دهد."
دعاي پادشاهان بسيار مهم بود. پادشاه "مسح خداوند" بود و از خدا براي قوم خود التماس مي كرد.پادشاه داوود هنگامي كه از خدا طلب بخشش پس از گناه مي كند، نمونه اي از دعاي بخشش را به ما مي دهد. دعاي او در بسياري از مزامير منعكس شده است. پادشاه سليمان از خدا حكمت مي خواهد تا بداند چگونه بر يك ملت بزرگ حكومت كند، در وقف معبد دعا مي كند، براي خود، براي نسل هاي آينده، آمرزش گناهان، براي نيازهاي روزانه مي خواهد.
ايليا پدر پيامبران است. دعا در زندگي او دليل بر دعاهاي شنيده شده است - هنگامي كه او در كوه كرمل دعا مي كند، آتش قرباني آماده شده را خرج مي كند، هنگامي كه او براي زندگي پسر بيوه سارپتا التماس مي كند، پسر زنده مي شود. سرانجام، خداوند خود را در كوه حورب در نسيمي آرام و ملايم به او مي شناساند. انبيا براي رسالت خود در خلوت با خدا نيرو و نور مي كشند. دعاي آنها فرار از دنياي بي وفا نيست، بلكه با شنيدن كلام خدا، گاه با مجادله يا ناله است..
مزمور نقطه اوج دعا در عهد عتيق است. آنها دو جزء جدايي ناپذير دارند - فردي و اجتماعي. در مورد نمازگزاران و همچنين براي همه مردم صدق مي كند. آنها يادآور وقايع گذشته هستند، اما به انسان امروزي نيز مرتبط هستند.
 

 
دعا در عهد جديد
  هنگامي كه زندگي عيسي مسيح را مشاهده مي‌كنيم، مي‌توانيم درباره دعا نيز چيزهاي زيادي بياموزيم - ابتدا دعاي آن را تماشا كنيم، سپس گوش دهيم كه به ما ياد مي‌دهد دعا كنيم، تا در نهايت بدانيم كه چگونه دعاي ما را مي‌شنود.
 
عيسي دعا مي كند
  ما معتقديم كه عيسي اولين فرمول هاي دعا را از مادرش آموخت. او با كلمات و ريتم (تكرار منظم) دعاهاي مردمش در كنيسه ناصره و در معبد دعا مي كند. عيسي «دعاي پسر» را به پدرش مي‌خواند، به‌ويژه در سن ۱۲ سالگي در معبد، «من بايد جايي باشم كه پدرم است».
  عيسي قبل از رويدادهاي تعيين كننده زندگي خود دعا كرد: قبل از اينكه پدر در هنگام غسل تعميد يا تبديل شدن به او شهادت دهد. قبل از شهادت در باغ جتسيماني دعا مي كند. قبل از انتخاب و دعوت رسولان، قبل از اعتراف پطرس به اينكه او «مسيح خدا» است.
  عيسي در دعاي خود به گوشه نشيني، به خلوت، به اوج، ترجيحاً در شب، عقب نشيني مي كند تا دعا كند. او براي مردم دعا مي كند، براي ضعف هاي آنها دلسوزي مي كند. انجيليان دو دعاي گويا ديگر را از زمان اجراي عمومي او حفظ كرده اند. در اول، متي 11: 25-27، و لوقا 10: 21-22، عيسي اعتراف مي كند، تصديق مي كند و پدر را بزرگ مي كند، زيرا او اسرار ملكوت خدا را از كساني كه خود را حكيم مي دانند پنهان كرده است و آنها را به آنها آشكار كرده است. "كوچولوها" دعاي دوم عيسي توسط قديس ذكر شده است. يوحنا - يوحنا 11، 41-42 - قبل از رستاخيز ايلعازر. عيسي ابتدا خدا را شكر مي كند و سپس درخواست مي كند. دعاي كاهنيت اعظم در تحقق برنامه نجات جايگاه منحصر به فردي دارد. عيسي دعا كردن را آموزش مي‌دهد   عيسي به تنهايي دعا كردن را آموزش مي‌دهد. انجيل همچنين تعاليم عيسي در مورد دعا را به ما مي‌دهد: به زباني كه روي تپه است، او شديداً خواستار تغيير قلب است.
 

- قبل از اينكه هديه خود را به قربانگاه بياوريم، بايد با برادرمان آشتي كنيم. ما بايد دشمنان را دوست داشته باشيم و براي آنها دعا كنيم. دعا به پدر بايد در نهان و با قلبي پاك انجام شود. او ياد مي گيرد كه با ايمان دعا كند - "همه چيز براي كسي كه ايمان دارد ممكن است !" - مرقس 9:23 "
باور داشته باشيد كه هر آنچه را كه در دعا مي خواهيد دريافت كرده ايد ." Sv. لوقا ما را با سه تمثيل اصلي درباره دعا مي‌نويسد: يك دوست بي‌امان - لوقا 11: 5-13 - دعاي فوري را تشويق مي‌كند: "بكوب و به روي تو باز كن . " مقدسي كه همه هدايايي در او وجود دارد.

 


درباره بيوه بي امان - لوقا 18: 1-8 - بر يكي از ويژگي هاي دعا تمركز مي كند: با صبر ايمان بايد هميشه دعا كرد و تسليم نشد.
درباره فريسي و باجه عوارض - لوقا 18: 9-14 - اشاره به ذلت قلبي دارد كه دعا مي كند: "خدايا به من به عنوان يك گناهكار رحم كن."
 

 
عيسي دعا را مي شنود
  عيسي در حين اجراي خود دعاي مردم را شنيد. او دعاي ايماني را شنيد كه با كلمات (جذامي، يايروس، سيروفنيك، جنايتكار توبه‌كار) يا بي‌صدا (كساني كه مردي فلج را حمل مي‌كردند، زني را كه از خونريزي رنج مي‌برد، لباس‌هاي او، اشك‌ها و روغن معطر گناهكار را لمس مي‌كردند) شنيد. خواه عيسي بيماري را شفا دهد يا گناهان را ببخشد، او هميشه به دعايي كه او را با ايمان دعوت مي‌كند پاسخ مي‌دهد: "در صلح راه برو، ايمانت تو را شفا داده است!"   شكل‌هاي دعا ، برادري، نان شكني و دعا.» (اعمال رسولان 2: 42 ) اينها بالاتر از همه دعاهايي است كه مؤمنان در كتب مقدس به آنها گوش مي دهند و مي خوانند، به ويژه دعاهاي مزامير.
 


ما اين اشكال دعا را متمايز مي كنيم:
الف. حمد و ستايش
حمد، ملاقات خداوند با انسان است. دعاي حمد پاسخ انسان به عطاياي خداوند است. چون خداوند بركت مي دهد، دل مي تواند تسبيح دهد كه منشأ هر نعمتي است.
پرستش نگرش اساسي فردي است كه خدا را تنها پروردگار خود مي شناسد. پرستش خداوند ما را سرشار از فروتني مي كند و به ما اعتماد به نفس مي بخشد. ب دعا
 

كلماتي كه در عهد جديد براي بيان يك درخواست به كار مي‌روند، چندين معنا دارند: درخواست كردن، درخواست كردن، تقاضاي فوري، استناد كردن، ندا دادن، فرياد زدن و حتي "كشتي در دعا". يك درخواست است زيرا خودجوش ترين است. از طريق دعا است كه ما از رابطه خود با خدا آگاه مي شويم: ما به عنوان مخلوق نه عامل خلقت خود هستيم، نه ارباب بلاها و نه هدف نهايي خود. استغفار اولين قدم در دعاست. لازمه نماز صحيح و خالص است. هر حاجتي مي تواند موضوع دعاي ما باشد.
 
ج  دعاي دعا
دعا دعايي از دعا است كه در دعاي عيسي به ما شباهت دارد. او تنها خطيب نزد پدر براي همه مردم است. دعا كردن و التماس كردن از خصلت قلبي از زمان حضرت ابراهيم بوده كه با رحمت خداوند هماهنگ است. كسي كه در نماز نماز مي خواند، «نه تنها به مصالح خود بلكه به مصالح ديگران نيز مي نگرد» و حتي براي كساني كه او را آزار مي دهند دعا مي كند.
 
د دعاي
شكر مانند نماز، هر اتفاق و هر حاجتي مي تواند موضوع شكر باشد. نامه هاي سنت. پولس اغلب با شكرگزاري شروع و پايان مي‌دهد، و عيسي مسيح هميشه در آن حضور دارد: «در همه چيز شكر كنيد، زيرا اين اراده خدا در مسيح عيسي براي شماست. (اول سلسل 5:18).
 

 
ه.  دعاي ستايش
حمد شكلي از دعا است كه بلافاصله تصديق مي كند كه خدا خداست. او را به خاطر خودش ستايش مي كند، او را ستايش مي كند زيرا او هست، حتي بيشتر از كاري كه انجام مي دهد.
 
  خداوند هر كس را به راهي كه دوست دارد هدايت مي كند. هر مؤمني بر حسب تصميم قلبي و بيان شخصي دعايش او را اجابت مي كند. سنت مسيحي سه شكل اصلي از زندگي دعا را حفظ كرده است:
 
الف: دعاي شفاهي
  خداوند با كلام خود با انسان صحبت مي كند. دعاي ما نيز از طريق كلمات دروني يا گفتاري شكل مشخصي به خود مي گيرد. اما مهمتر از همه اين است كه قلب در حضور كسي باشد كه در دعا با او صحبت مي كنيم. دعاي شفاهي جزء ضروري زندگي مسيحي است. عيسي به شاگردان خود كه با دعاي خاموش معلم خود جذب شده بودند، دعاي شفاهي: پدر ما را مي آموزد. عيسي فقط دعاهاي مذهبي كنيسه را نمي خواند. اناجيل به او نشان مي دهد كه چگونه دعاي شخصي خود را با صداي بلند بيان مي كند.
 
ب: مديتيشن
  مديتيشن در درجه اول يك جستجو است. روح انسان براي درك دليل و روش زندگي مسيحي تلاش مي كند تا با آن موافقت كند و به آنچه خداوند مي خواهد پاسخ دهد. اين نياز به توجه دارد كه حفظ آن دشوار است، بنابراين معمولاً شخص با كتابي به خود كمك مي كند، مثلاً. Sv. كتاب مقدس، متون مذهبي، نوشته هاي زندگي معنوي پدر... در تفكر، انسان آنچه را كه مي خواند با زندگي خود مقايسه مي كند و سعي مي كند مطابق حقيقت شناخته شده زندگي كند. روش هاي مديتيشن متفاوت است، اما هر روش فقط يك راهنما است. ج: دعاي تأملي   قديس ترزا اين دعا را چنين تعريف مي كند: «به نظر من دعاي متفكرانه چيزي نيست جز يك دوستي صميمي كه در آن اغلب با كساني كه مي دانيم دوستمان دارند تنها مي مانيم».
 


  در دعاي متفكرانه به دنبال زماني مي گردم كه بدانيم فقط براي پروردگار خواهيم بود، با عزمي راسخ كه حتي وقتي احساس خشكي مي كنيم از اين دعا دست نكشيم. ما تمام وجودمان را معطوف حضور خدا مي كنيم، نقاب هايمان را كنار مي گذاريم و قلبمان را به سوي خدايي كه دوستمان دارد معطوف مي كنيم. ما معتقديم كه آنها ما را پاك و متحول خواهند كرد. اين دعاي كودكي است، گناهكاري كه آمرزيده شده و حاضر است عشقي را كه دوست دارد بپذيرد و با محبت خود به آن پاسخ دهد. دعاي تدبر نيز گوش دادن به كلام خداست; نه يك مرد منفعل بلكه دعاكننده زندگي عيسي را مشاهده مي كند تا زندگي خود را مطابق با مثال او تغيير دهد.
 
دعاي پروردگار
نام سنتي "دعاي خداوند" به اين معني است كه دعا به پدرمان توسط عيسي مسيح به ما آموزش داده شده است. اين شامل خلاصه اي از كل انجيل است. هنگامي كه عيسي به ما ياد داد كه چگونه دعا كنيم، او گفت: "بخواهيد و دريافت خواهيد كرد." دعاي پروردگار شامل دعاهايي است كه صحيح است و در عين حال نظم ارزش ها را به ما مي آموزد.
 
"پدر ما كه در آسماني"
 
"پدر"
  قبل از اينكه خدا را با اين نام خطاب كنيم، بايد چهره پدر و همچنين تصوير مادر را خالص كنيم. تجربه شخصي ما از رابطه با پدر و مادر نيز تصوير ما از خدا - پدر را ايجاد مي كند. اگر اين تجربه منفي باشد، در مورد پدري كه از او مي ترسيم يا نسبت به ما بي تفاوت خواهيم بود، تصور اشتباهي خواهيم داشت. سپس شخص معمولاً قدم «ترك پدر» را برمي‌دارد. تطهير تصوير خود از خداي پدر به اين معني است كه متوجه شويد عيسي مسيح چگونه ما را مي شناسد. او را «عبا» (پدر) مي خواند و او را بخشنده و بخشنده نشان مي دهد. در انتظار پسر گمشده اش خدا - پدر ما را به عنوان پسر و دختر خوانده مي پذيرد. دعا به پدر اين است كه دو حالت اساسي را در ما ايجاد كند:
الف) تمايل و اراده شبيه شدن به او
ب) قلبي متواضع و قابل اعتماد.كه به ما اين امكان را مي دهد كه به "كوچولوهايي" تبديل شويم كه پدر اراده خود را براي آنها آشكار مي كند.
 

 
«پدر ما»
  كلمه «ما» به اين معنا نيست كه انسان مالك خداست. او اشاره مي كند كه خدا، پدر، ما را به عنوان فرزندان خود پذيرفته است. ما قوم "او" شديم و او از آن زمان خداي "ما" بوده است. او توجه ما را به اين واقعيت جلب مي كند كه در اين جامعه همه (از جمله اعضاي ساير اديان) وجود دارند كه خدا را به عنوان پدر خود مي شناسند. غسل تعميد يافته نمي تواند در دعا بگويد: پدر «مال ما» بدون اينكه همه كساني را كه پسر محبوب خود را براي آنها بخشيده است به او بياورد. محبت خدا بي حد و حصر است و دعاي ما هم همينطور. وقتي در دعا مي گوييم پدر ما، با همه مردم و براي همه افرادي كه هنوز او را نمي شناسند دعا مي كنيم.
 
"تو در بهشت ​​كيستي"
  اين اصطلاح كتاب مقدس به معناي مكان نيست، بلكه به معناي يك روش است. پس به درستي فهميده مي شود كه در قلوب صالحان نيز مانند معبد مقدس آن است. همانطور كه دعا مي كنيم، "اي پدر ما كه در آسماني"، اعتراف مي كنيم كه سرزمين خود را در بهشت ​​داريم - در عيسي مسيح - و مايليم در طول زندگي زميني خود براي هميشه با او باشيم.
 
هفت درخواست
  گروه اول دعاها ما را بيشتر به خدا مي رساند: نام تو، پادشاهي تو، اراده تو. اين سه دعا قبلاً در زندگي و مرگ عيسي مسيح شنيده شده است، اما تكميل كامل آنها در ابديت صورت خواهد گرفت.
  گروه دوم خواسته ها و نيازهاي انسان را بيان مي كند: به ما بده، ما را ببخش، ما را هدايت نكن، از شر ما خلاص شو. "نامت را مقدس كن"
 

  اصطلاح "تقدس" در اينجا به معناي تصديق قديس، رفتار با مقدس است. خداوند نام خود را در لحظات مهمي در تاريخ نجات آشكار مي كند - او آن را به موسي آشكار مي كند. همچنين او را از طريق عيسي مسيح آشكار مي كند. مكاشفه ما بر اساس اين مكاشفه است - تا همه مردم بتوانند نام خدا را از طريق زندگي و دعا بدانند.
 
«پادشاهي تو بيايد»
  موضوع پادشاهي خدا مركز اعلاميه عيسي بود. پادشاهي خدا در ميان ماست. پادشاهي خدا عدالت، صلح و شادي در روح القدس است. بر هر يك از ماست كه او را از اين طريق نمايان كنيم. درخواست براي آمدن ملكوت خدا نيز يك ويژگي معاد شناختي دارد - ما مي خواهيم كه آمدن ملكوت خدا در آمدن دوم عيسي مسيح كامل شود.
 
"اراده تو در زمين و در زمين انجام شود"
  اراده پدر ما "تا همه انسانها نجات يابند و حقيقت را بشناسند." اين درخواست در عيسي مسيح كه با مرگ خود ما را نجات داد نيز برآورده شد. شخصي كه اين درخواست را مي كند، قدرت مي خواهد تا بتواند اراده خود را با اراده پدر يكي كند. ما در دعا مي دانيم كه اراده خداوند براي ما چيست و براي انجام آن قدرت طلب مي كنيم.
 
"نان روزانه ما را امروز
  به ما بده" "به ما بده" - اين اعتماد زيباي كودكاني است كه همه چيز را از پدر خود انتظار دارند. «زيرا خورشيد خود را بر شرور و نيكوكار مي‌دهد و بر عادل و ظالم باران مي‌بارد» (متي 5: 45)، و به همه زنده‌ها «غذا در وقت مناسب» مي‌دهد (مزمور 104:27). عيسي اين درخواست را به ما مي آموزد، كه در واقع پدر ما را جلال مي دهد زيرا او تصديق مي كند
  "نان ما" - پدري كه به ما زندگي مي دهد نمي تواند غذاي مورد نياز زندگي را به ما بدهد، همه چيز "مناسب" خوب، مادي و معنوي. او ما را به منفعل بودن تشويق نمي كند، بلكه مي خواهد ما را از هر ناآرامي و هر نگراني رهايي بخشد.
  اما اين واقعيت كه گرسنه هايي هستند چون نان ندارند، عمق متفاوتي از اين درخواست را آشكار مي كند. نمايش گرسنگي جهاني از مسيحيان مي خواهد كه واقعاً دعا مي كنند تا به طور مؤثر مسئوليت برادران و خواهران خود را، هم در رفتار شخصي و هم در همبستگي با خانواده انساني، بر عهده بگيرند. او را نه از روي اجبار، بلكه از روي محبت، به مشاركت در اموال مادي و معنوي و توزيع آن دعوت مي كند تا زياده روي برخي در تنگنا ياري رساند. اين درخواست در مورد گرسنگي ديگري كه مردم از آن رنج مي برند نيز صدق مي كند:«انسان نه تنها از نان زندگي مي‌كند، بلكه از هر كلامي كه از دهان خدا بيرون مي‌آيد» (متي 4 : 4 )، يعني از كلام او و از روح او. مسيحيان بايد تمام تلاش خود را براي "موعظه انجيل به فقرا" بسيج كنند. معناي خاص مسيحي اين درخواست مربوط به نان زندگي است: به كلام خدا كه با ايمان پذيرفته شود، و به بدن مسيح كه در مراسم عشاي رباني دريافت مي كنيم.
  واژه هاي «امروز» و «هرروز » بيانگر اعتماد ما به عنايت خداوند است.
 

 
گناهان ما را ببخش، همانطور كه ما كساني را كه به ما تجاوز كردند مي بخشيم.»
  اين درخواست تنها در صورتي شنيده مي شود كه ابتدا به يك درخواست پاسخ دهيم. در آن از خداوند براي گناهان خود طلب رحمت مي كنيم. اين رحمت تنها در صورتي مي تواند در قلب ما نفوذ كند كه كساني را كه ما را آزار داده اند نيز ببخشيم. بخشش نشان مي دهد كه در دنياي ما عشق قوي تر از گناه است.
 
«ما را به وسوسه نبر»
  گناهان ثمره رضايت به وسوسه است. ما از پدرمان مي خواهيم كه ما را به او «معرفي» نكند. ترجمه واژه يوناني كه به معناي واقعي كلمه به معناي "به ما اجازه نده كه به وسوسه بيفتيم"، "به ما اجازه نده كه تسليم وسوسه شويم" دشوار است. با اين درخواست از روح بصيرت و قوت طلب مي كنيم و تا پايان از فيض هوشياري و استقامت مي خواهيم.
 
"
  شر در اين دعا امري مجرد نيست، بلكه دلالت بر شخصي دارد، شيطان شيطان، فرشته اي كه با خدا مخالفت مي كند. وقتي مي خواهيم كه از شر رهايي پيدا كنيم، همچنين مي خواهيم كه از هر شري اكنون، گذشته و آينده كه او مبتكر و محرك آن است، رها شويم. در اين دعا، كليسا تمام نگراني هاي جهان را در برابر پدر ارائه مي كند.


برچسب: ،
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۳۰ بهمن ۱۴۰۰ساعت: ۱۱:۰۶:۴۹ توسط:محمد موضوع:

ارسال نظر
نام :
ایمیل :
سایت :
آواتار :
پیام :
خصوصی :
کد امنیتی :